وبلاگ کسب و کار
» ساختار ارزش ها در زندگی
ساختار ارزش ها در زندگی
ما از کودکی آموخته ایم برای احساس های گوناگون نام های متفاوتی بگذاریم و آن ها را درجه بندی کنیم. برخی برایمان بسیار مهم اند و بعضی کمتر اهمیت دارند. این درجه بندی، ارزش های ما را در زندگی می سازد. احساس هایی که نام برده شد برای اغلب مردم لذت بخش اند، اما ارزش آن ها برای همه یکسان نیست و به همین دليل است که زندگی افراد با یکدیگر تفاوت دارد. می توان از این تفاوت ها برای جهت بخشیدن به زندگی استفاده نمود. آن چه بیشتر برایمان ارزش داشته باشد بیشتر درباره آن فکر خواهیم کرد. در واقع همان طورکه قبلا نیز ذکر شد، ارزش های ما بیشترین حجم تفکرات ما را به خود اختصاص می دهند.خواندید که ذهن ما دارای صافی است و باید از این صافی بگذرد. بخش زیادی از محیط پیرامون و برداشت های مان از زندگی هنگام گذشتن از این صافی حذف میشوند. شکل این صافی را ارزش هایی که بدان معتقدیم تعیین میکند. به عبارت دیگر، به چیزی توجه خواهیم کرد که برای مان ارزشمند باشد و باقی را نمی بینیم، یا دست کم کمتر به آن ها توجه می کنیم. ارزش های ما هستند که به ما میگویند لذت چیست و چه رفتارهایی موجب خوشحالی و لذت می شود، و اگر واقعا معتقد باشیم حالت و یا رفتاری ناراحت کننده است، به هر قیمتی از آن اجتناب خواهیم کرد. پس آن چه به زندگی ما جهت می بخشد پیش از هر چیز ارزش هایی است که آن ها را مطلقا ناراحت کننده و يا لذت بخش می دانیم، و همچنین مقدار اهمیتی است که برای هر كدام از این ارزش ها قائل ایم. ارزش هایی چون عشق، زیبایی، قدرت، موفقیت، ماجراجویی، خوشحالی یا احساس امنیت، ارزش هایی هستند که ما را به طرف خود می کشند و ما سعی می کنیم در زندگی فتط در جهت به دست آوردن آن ها حركت کنیم، اما شكل تلاش ما بستگی به این خواهد داشت که کدام یک از این ارزش ها برای مان بیشتر اهمیت داشته باشد.
در واقع در مغز هر کدام از ما ارزش هایی که بدان معتقدیم درجه بندی شده اند. در بایگانی مغز شما چه ارزشی در بالاترین درجه قرار گرفته است، آزادی، قدرت، ماجراجویی، هیجان یا احساس امنیت،احساس امنیت برای هر کسی خوشایند است اما کسی که ماجراجویی در صدر فهرست ارزش های او قرار دارد، احتمالا احساس امنیت برای او کمتر واجد اهمیت است. بنابراین رفتارهای چنين شخصى محتاطانه نخواهد بود. اگر چنین فردی را خوب بشناسید مسلما در دعوت از وی برای پرش از هواپیما و سقوط آزاد تردید نخواهید کرد، زیرا میدانید ماجراجوبی برای او، بهترین راه جهت به دست آوردن لذت است. اما اگر در میان دوستان شما کسی باشد که احساس امنیت برای او بیشتر از هر ارزش دیگری اهمیت داشته باشد، او مسلما دعوت شما را برای این ورزش نخواهد پذیرفت چون مهم ترین ارزش او در زندگی اجتناب از هر چیزی است که به او احساس عدم امنیت می بخشد و ماجراجویی برای چنین فردی حائز اهمیت نیست.
این حقیقت در مورد مقولات ناراحت کننده نیز صادق است.مسلما جهت زندگی شما در مسیری است که از تمام مقوله های منفی اجتناب کنید، اما این ارزش ها نیز چون ارزش های لذت بخش زندگی اهمیت یکسانی برای شما ندارند.
مطلب مرتبط
چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟شما از کدام یک از حالت های منفی بیشتر دوری می جوبید، اضطراب، عصبانیت، عدم افسردگی یا خجالت، قرار نگرفتن در کدام یک از این حالات برای تان مهم تر است،مسلما این احساس های ناگوار نیز در مغزتان درجه بندی شده اند و در زندگی از هر حالتی که به اعتقاد شما تحمل ناپذیرتر باشد، بیشتر اجتناب میکنید.
اگر شما جدول درجه بندی ارزش های هر فرد را بشناسید می توانید مسیر کلی زندگی او را براحتی تشخيص دهید. مثلا اگر کسی را بشناسید که می دانید مهم ترین ارزش زندگی اش آزادی است، می توانید احتمال دهید که بدترین احساس برای او از دست دادن آزادی اش خواهد بود. او به هیچ قیمتی حاضر نیست استقلال خود را به کسی بفروشد. احتمالا برای این فرد ارزش وابستگی عاطفی به ،دیگران در پایين فهرست درجه بندی ارزش های اش قرار گرفته است و تنها در صورتی که مجبور باشد، به دیگران وابسته خواهد شد.
در مورد کسی که اولین ارزش در زندگی برای او احساس امنیت است چگونه فکر می کنید، آیا او در زندگی حاضر است دل به دریا بزند، مسلما خیر، زیرا ماجراجویی برای او در درجه اهمیتی بسیار پایین تر قرار گرفته است. اما اگر همین فرد به این نتیجه برسد که باید جایگاه ارزش های خود را تغییر دهد چه خواهد شد، احساس امنیت درصدر فهرست بود، آن را پایین می آوریم و ماجراجوبی را در بالاترین درجه قرار میدهیم. آیا این تغیير، شخصیت این فرد را دگرگون میکند، مسلما. زیرا این امر دقيقا اولویت های زندگی او را تغییر خواهد داد. نحوه نگرش او به زندگی را عوض خواهد کرد و او براساس جدول رده بندی جدیدش فعالیت های جسمی، رفتارها و سرنوشت را ارزیابی می کند.
این دقیقا همان کاری است که ما در سمینار تکنولوژی سرنوشت، انجام میدهیم،این سمینار دو روز و نیم طول میکشد. ما روز اول را فقط به ارزش های فعلى شرکت کنندگان اختصاص می دهیم و هر چه را در زندگی می خواهند و یا از آن اجتناب می کنند، آگاهانه یا نا آگاهانه می شناسیم سپس از آن ها می خواهیم اهداف زندگی شان را مشخص کنند و بگویند در زندگی چه چیزی برایشان بسیار مهم است آنگاه آنان باید ارزش های خود را در جهت رسیدن اهداف زندگی شان اولویت بندی کند.
این کار برای اغلب افراد بسیار مشكل است زیرا معمولا بین اهداف شان و آنچه در ذهن خود به عنوان ارزش باور دارند تضاد وجود دارد.شما نیز خوب فکر کنید و دریابید آیا هدف تان و ارزش های مهم زندگی تان هر دو همسو عمل می کنند یا نه. اگر جهت این دو یکسان نباشد باید بدانید که هیچ گاه موفق نخواهید شد. افرادی که ارزش های شان در خدمت رسیدن به هدف شان نیست، در ابتدای راه موفقیت جا می زنند و در همان جا متوقف میشوند.
گاهی نیز عدم موفقیت افراد به این دلیل است که آن ها همزمان دارای دو ساختار ارزشی متفاوت هستند. این افراد همواره در تضاد و کشمکش با خویشتن به سر می برند و برای شان نیرویی جهت پیش بردن اهداف شان باقی نمی ماند.در این مبحث می خواهم نحوه به کار گرفتن ارزش ها در جهت رسیدن به اهداف تان را به شما بیاموزم.در قدم اول باید ارزش هایی را که به آن ها معتقدید خوب بشناسيد، اما ما چگونه به وجود این ارزش ها در خود پی ببریم، خوب لازم است از خود سوال کنید. یک سوال ساده که پاسخ آن برای افرادی با ارزش های گوناگون متفاوت خواهد بود. همين الان از خود بپرسید چه چیزی برای من بسیار مهم است،می توانید کتاب را کنار بگذارید و خوب فکر کنید. سپس فهرستی از ارزش هایی که در زندگی بسیار به آن ها اهمیت می دهید تهیه نمایید.
کمک به دیگران، خوشحالی، رشد معنوی، همکاری، با نشاط و سالم بودن، قدرت، عشق و. . . تمام این ارزش ها انسان را در مسیر زندگی به پیش می برند.ممکن است در فهرستی که نوشته اید كلماتی چون خانواده، پول با اتومبيل نیز وجود داشته باشد، اما باید بدانید چیزهایی مثل خانواده یا پول ارزش محسوب نمیشوند بلکه آن ها ابزارهای رسیدن به ارزش ها هستند شما خانواده را فقط برای اینکه همسر یا فرزند داشته باشید نمی خواهيد. بلکه آن چه آرزوی شماست ارزش هایی است که تصور میکنید با داشتن خانواده به آن ها دست خواهید یافت. ارزش هایی مانند عشق، احساس امنیت یا رابطه ی معنوی. شاید اگر خوب فکر کنید برای شما،خانواده به معنای دست یافتن به ارزش هایی جز آن چه من نام بردم نیز باشد، ولی به هر حال خانواده وسیله ای است برای رسیدن به هدف.شاید کسی بگوید هدف من خریدن یک اتو مبیل گرانقیمت است اما در واقع اتومبیل هدف نهایی زندگی این فرد محسوب نمی شود و باید از او پرسید: گمان میکنی با داشتن این اتومبیل چه چیزی نصیب ات میشود.و او ممکن است پاسخ دهد: آزادی. پس در واقع آنچه او می خواهد آزادی است و اتومبيل، تنها وسیله ای برای رسیدن به این ارزش نهایی است.
ما می خواهیم بدانیم ارزش های نهایی شما کدامند اگر اولین چیزی که به ذهنتان می رسد پول است باید بیشتر فکر کنید و دریابید اگر پول داشته باشید به چه ارزش هایی دست خواهید یافت: قدرت بیشتر، حق انتخاب بیشتر، آزادی بیشتر و یا هر چیزی که برای شخص شما مهم است.در قدم بعدی مشخص کنید از چه حالت ها و احساس هایی اجتناب می کنید و فهرستی از این ضد ارزش ها تهیه نمایید.
این کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا مغز بیشتر در پی اجتناب از درد و ناراحتی است تا به دست آوردن خوشی. پس بهتر است احساس هایی را که به نظرتان درد و ناراحتی در بردارد مشخص کنید. با این کار متوجه خواهید شد چه ضد ارزش هایی وجود دارد که در شما موجب بروز احساسی ناخوشایند می شود اما شما تقریبا هیچ کاری برای اجتناب از آن نمیکنید. بنابراین از خود بپرسید چه احساس هایی هستند که از آن ها متنفرم و نمی خواهم دیگر هیچ گاه طعم آن ها را بـجشم اضطراب، عصبانیت، بیهودگی، سر درگمی، افسردگی، ناراحتی، خجالت. هر کدام را که به ذهن تان می رسد یادداشت کنید سپس به ترتیب اهمیتی که برای شما دارند آنها را شماره بندی کنید.اکنون طرح کاملا روشنی از آن چه در زندگی برای تان باارزش است در اختیار داريد. می توانید از این طرح استفاده کنید و متوجه شوید که معمولا فكرتان معطوف رسیدن به کدام ارزش ها و یا اجتناب از کدام ضد ارزش ها است.
نویسنده.آنتونی رابینز
منبع.از مجموعه .موفقیت نامحدود در 20 روز
