دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» چگونه از سرمایه گذاری خود لذت ببریم

چگونه از سرمایه گذاری خود لذت ببریم

چگونه از سرمایه گذاری خود لذت ببریم؟

اگر هدف فرد از سرمایه گذاری تنها به دست آوردن پول نباشد و اساسا علاقه ای بین او و مقوله سرمایه گذاری به وجود بیاید، از جمله عوامل مهم موفقیت ثروتمندان مشهور دنیا است.

ثروتمندان موفقی هم چون وارن بافت بارها تاكید كرده اند كه به سرمایه گذاری در بازار سهام علاقه مند بوده اند تا جایی كه این سرمایه گذار مشهور در سال 2008 اظهار كرد تا زمانی كه زنده هستم، به سرمایه گذاری ادامه میدهم.

مجله تایم در این خصوص می نویسد از آقای راپرت مرداچ، رییس موسسه نیوز، پرسیده شد كه در صورت بازنشسته شدن، چه كاری انجام خواهد داد. او پاسخ داد فورا میمیرم.

ثروت مندان چرا هنوز كار می كنند؟

وارن بافت و جورجی شوارتز، هر دو به اندازه ای ثروتمند هستند كه در صورت تمایل می توانند حتی از تخت خواب خود نیز بیرون نیایند. در حالی كه آن ها احتمالا نمی توانند تمام دارایی خود را خرج كنند، پس چه عاملی باعث تحریک آن ها در به دست آوردن پول بیشتر میشود چه عاملی به آن ها انگیزه فعالیت می دهد پاسخ این است كه سرمایه گذار خبره هم واره برای اشتیاق و كامیابی خود، سرمایه گذاری می كند و نه برای پول. سرمایه گذار بازنده به واسطه پول، انگیزه پیدا می كند و تصور می كند كه سرمایه گذاری راهی سریع برای دستیابی آسان به ثروت است.

اگر شما در میان جنگل در حال قدم زدن باشید و ناگهان با یک ببر مواجه شوید، آن گاه ترس باعث میشود تا با سرعت هر چه بیشتر بدوید. اما هنگامی كه به مكانی امن میرسید دیگر دلیلی برای دویدن وجود ندارد. این نوع انگیزه، همچون یک باطری می ماند كه روی آن تاریخ مصرف چسبانده شده است. پس از آن تاریخ، كاربردی ندارد و نیروی خود را از دست می دهد. این نوع انگیزه، شما را به دنبال كردن هدف در یک بازه زمانی بلندمدت، هم چون یک عمر، تحریک نخواهد كرد.

برای چنین كاری، نیازمند انگیزهای هستید كه شما را به سوی هدفی سوق دهد و اگر این هدف، هدفی ثابت هم چون میلیونر شدن یا دویدن یک مایل در چهار دقیقه باشد، آن گاه زمانی كه به هدف خود میرسید، این انگیزه قدرت تحریک كنندگی خود را از دست می دهد.

با سرمایه گذاری تفریح كنید اگر كاری كه انجام میدهید در شما انگیزه ایجاد كند، در آن صورت هر میزان پولی كه در هنگام دنبال كردن اهدافتان به دست می آورید، تنها یک اثر جانبی خواهد بود. درک انگیزه وارن بافت آسان است: او فقط به دنبال تفریح است هیچ شغلی در جهان لذت بخش تر از اداره بركشایر نیست و من خودم را خوش شانس می دانم كه در چنین جایگاهی هستم.

تفریح و لذت برای بافت این است كه هر روز در دفترش باشد، حجم زیادی از گزارش های سالانه را بخواند، با افراد پر شور و هیجان كار كند، و پول درآورد و شاهد رشد آن باشد.

همان طور كه او میگوید اگر شما ورزشكاری را بیابید كه در رشته خود موفق است، اما چنین شخصی پس از آن كه ثروت كافی برای تامین زندگی خود كسب كند، دیگر به قصد كسب پول به فعالیت ادامه نمیدهد. حدس من این است كه اگر یک دونده بالاترین دستمزد را در رشته ورزشی خود بگیرد و بالاترین ركورد را كسب كند، غمگین خواهد بود. اما اگر كم ترین دستمزد را بگیرد و ركورد خود را بشكند، بسیار شادمان خواهد بود. این احساسی است كه من در مورد شغل خود دارم. پول، پیامد جانبی كاری است كه علاقه مند هستم آن را به بهترین نحو انجام دهم.

پول، فقط وسیله ای است كه به واسطه آن وارن بافت می،تواند میزان كیفیت انجام كاری را كه عاشقانه دوست دارد، اندازه گیری كند. او زمانی به سهام داران گفت ما چارلی و من برای حفظ این شغل باید بهایش را بپردازیم با توجه به این كه دستمزد بافت فقط 100.000 دلار در سال می باشد، او به معنای واقعی این بها را میپردازد. اگر بركشایر یک صندوق تعاونی معمولی بود كه دستمزدی معادل یک درصد به مدیریت خود می پرداخت، با توجه به دارایی 67میلیارد دلاری آن، بافت ٧٧۶ میلیون دلار در سال میگرفت. این كار او، صرفه جویی بزرگی است. هم چون بافت، شوارتز نیز به پول علاقه مند است همان طور كه یک مجسمه ساز باید به خاك رس یا برنز علاقه مند باشد. پول، چیزی است كه با آن كار می كند شوارتز نیز به مانند مجسمه ساز بر نتیجه كار متمركز میشود و نه بر مواد سازنده.

سرمایه گذاری موفق، خسته كننده است اما انگیزه اصلی شوارتز برای سرمایه گذاری با انگیزه بافت بسیار متفاوت است. او در مورد این كه سرمایه گذاری نوعی لذت است، با بافت هم عقیده نیست.

او می گوید اگر سرمایه گذاری برای شما سرگرم كننده است، پس شما احتمالا هیچ سودی از آن كسب نمی كنید. سرمایه گذاری خوب، فعالیتی خسته كننده است. سرمایه گذاری، انگیزه اصلی شوارتز نیست، در حالی كه در مورد بافت چنین است. شوارتز به مانند یک دانش آموز این تصور را در ذهن داشت كه به روشن فكری مشهور هم چون كینز، پاپر یا حتی انیشتین بدل شود.

این انگیزه است كه امروز هم چنان شوارتز را به پیشرفتترغیب می كند. او سال های ابتدایی حرف هاش به عنوان مدیر صندوق را به عنوان دورهای بسیار اشتیاق آور و پویا توصیف می كند، به گونه ای كه شوارتز شروع به استفاده از نظریات فلسفی خود در دنیای واقعی كرد.

شوارتز در كتاب كیمیاگری امور مالی می نویسد در ده سال اول حرفه تجاری خود خرید و فروش اوراق بهادار نوعی بازی بود كه بدون هیچ گونه تلاش جدی به آن مشغول بودم. هنگامی كه مدیریت صندوق را بر عهده گرفتم، شرایط كاملا تغییر كرد. تمام سرمایه ام را در زمینه ای سرمایه گذاری كردم كه به آن اعتقاد داشتم و توانایی جدا شدن از تصمیمات سرمایه گذاری خود را نداشتم. مجبور بودم تا از تمام منابع فكری خود استفاده كنم و در كمال تعجب و خشنودی، متوجه شدم كه نظریات من بسیار خوب كار می كنند.

شاید اغراق باشد كه بگویم مبنای موفقیت من این نظریات بودند، اما هیچ تردیدی وجود ندارد كه آن ها شور و اشتیاق زیادی در من ایجاد كردند.

البته برخی از نوشته های شوارتز هم چون كیمیاگری امور مالی، تا حدی مبهم بود كه افراد بسیار كمی قادر به درک آن ها بودند. بنابراین، تعجبی ندارد كه چهره های دانشگاهی هیچ اعتنایی به او نمیكنند. از سوی دیگر بسیاری از افراد خبره در سرمایه گذاری نمی توانند درک كنند كه او برای رسیدن به چه چیزی تلاش می كند.

وارن بافت هم سرنوشت چندان بهتری در میان دانشگاهیان نداشته است؛ هرچند كه نوشته های او كاملا واضح و درک روش سرمایه گذاری او بسیار آسان تر و فلسفه او الهام گرفته از مشهورترین چهره دانشگاهی در سرمایه گذاری یعنی بنجامین گراهام است.

اگر بخواهیم انصاف را رعایت كرده باشیم، باید اضافه كنیم كه بر خلاف موفقیت های دانشگاهی فوق العاده گراهام، امروزه نظریات او در میان دانشگاهیان توجه چندان بیشتری را، نسبت به نظریات بافت، به خود اختصاص نمی دهد.

یک دلیل احتمالی آن این است كه همچون شوارتز، گراهام فلسفه سرمایه گذاری خود را از دنیای واقعی گرفته و در دنیای واقعی آزمایش كرده است و این كار را به صورت موفقیت آمیز انجام داده است.

یكی از دلایل اصلی كه شوارتز و بافت، هر دو پول بسیار زیادی جمع كردهاند، این است كه هدف اصلی آن ها هرگز پول جمع كردن نبوده است. اگر عامل ترغیب كننده آن ها پول بود، مدت ها پیش از آن كه میلیاردر شوند، متوقف میشدند.

در واقع، خود بافت می گوید كه در سال ١٩۵۶، یعنی پیش از آن كه حتی حرفه سرمایه گذاری خود را آغاز كند، به اندازه كافی پول داشته است كه بازنشسته شود.زمانی كه شوارتز در سال ١٩۸١ ظهور كرد، ثروتی بالغ بر ٢۵ میلیون دلار داشت. با این حال، موفق به انجام كار مورد علاقه خود در زندگی نشده بود. این دو سرمایه گذار خبره، هر دو به واسطه عشق به سرمایه گذاری به ادامه فعالیت خود ترغیب شدند و این انگیزه هم چنان آن ها را كه در هفتمین دهه از زندگی خود هستند، ترغیب می كند. آن ها به عنوان یک پیامد جانبی، ثروت زیادی اندوخته اند اما برای آن ها، پول در آوردن ابزاری برای رسیدن به هدف است و نه خود آن هدف.  

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  گردشگری ارم بلاگ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   فروش تجهیزات ویپ   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


اعداد فرشته در عشق و روابط عاشقانه! ✓ کانال یوتیوب اعداد فرشته در عشق و روابط عاشقانه! ✓ کانال یوتیوب مشاهده