دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» چگونه عقاید خود را تغییر دهیم ؟

چگونه عقاید خود را تغییر دهیم ؟

چگونه عقاید خود را تغییر دهیم ؟

هر موفقیت فردی، با یک تغییر اعتقاد آغاز می شود. برای ايجاد این تغییر، بهترین راه آن است که در ذهن خود رنج فراوانی را با عقیده قبلی همراه سازیم. باید در اندرون خود عميقا احساس کنید که داشتن آن اعتقاد، نه تنها در گذشته رنج و زحمت فراوانی برای شما ایجاد کرده است، بلکه در حال حاضر نیز موجب ناراحتی است و سرانجام، در آینده نیز عواقب دردناکی به همراه خواهد داشت. پس از آن باید برای عقاید نیروبخش و مفید، نتایج ارزنده و لذت بخشی در نظر آورید. این الگوی اساسی را برای ایجاد تغییر در زندگی مکررا بررسی خواهیم کرد. به یاد داشته باشید که هر عملی که ما انجام می دهیم یا برای کسب لذت است و یا برای دفع رنج، و علت این که به اموری اعتقاد قطعی داریم این است که ترک آن اعتقاد را مایه درد و رنج و نگه داشتن آن عقیده را موجب خوشی و راحتی می دانیم.مطلب دوم ايجاد تردید است. اگر با خود صادق باشید، قبول خواهید کرد که سال ها پیش عقایدی داشته اید که با تمام وجود و قلب و روح خود از آن ها دفاع می کرده اید، اما امروز تقریبا خجالت می کشید که به آن ها اعتراف کنید. چرا چنین شده است ممکن است تجربه تازه ای کسب کرده باشید و یا اتفاقی در زندگی شما افتاده است که با آن اعتقاد مغایر بوده و نادرستی آن را به اثبات رسانده است. تجربه های تازه سوال تازه ای را مطرح می کنند، الگوهای اطمینان ما را به هم می ریزند و پایه های مرجع اعتقادات ما را سست و لرزان می گردانند.البته تجربه تازه به خودی خود و لزوما موجب تغییر اعتقاد نمی شود. ممکن است تجربه کسی کاملا بر خلاف اعتقاداتش باشد و معذالک طوری آن تجربه را تعبیر و تفسیر کند که موجب تقویت عقيده اش شود. در جنگ خلیج فارس صدام حسین همین کار را می کرد. یعنی عليرغم خرابه هایی که در اطرافش بود تاکید می کرد که دارد در جنگ پیروز می شود، در یکی از سمینارهایم خانمی دچار حالت احساسی و عاطفی غریبی شد. وی مدعی شد از طریق دستگاه تهویه مطبوع گاز نامریی و مسمومی را وارد سالن کرده ام. من برای اینکه او را آرام کنم لحن صدایم را پایین آوردم و کندتر و ملایم تر به صحبت هایم ادامه دادم، که این شیوه برای آرام کردن طرف مقابل امری عادی است. اما او گفت ببینید، گاز سمی دارد روی خودش هم اثر می کند کاری به آن چه گذشت نداریم، اما حرکت مرا دلیل بر این گرفت که همه ما داریم مسموم می شویم.

تجربه های تازه در صورتی موجب تغییر می شوند که باورهای ما را زیر سوال ببرند. به خاطر داشته باشید که وقتی ما به مطلبی معتقد شدیم دیگر درباره آن چون و چرا نمی کنیم، و به محض اینکه عقاید خود را مورد سوال قرار دهيم معنیش این است که ایمان مطلق خود را از دست داده ایم. یعنی پایه های مرجع آن میز فرضی را تکان داده ایم و لذا دیگر اطمینان مطلق به درستی عقیده خود نداریم. آیا تاکنون شده است که در مورد توانایی خود نسبت به انجام کاری شک کنید در این گونه مواقع معمولا از موضع ضعف، پرسش هایی از خود می کنید،اگر موفق نشوم چهاگر حسابهایم درست در نیاید چه ! اگر آن ها از من خوششان نیاید چه؟ ،بدیهی است این گونه سوالات اگر به منظور محک زدن اعتقاداتی مطرح شوند که آن ها را کورکورانه پذیرفته ایم، بسیار مفید و نیرو بخشند. در واقع بسیاری از اعتقادات که آن ها را به موقع خود مورد سوال قرار نداده ایم با اطلاعاتی که از دیگران می گیریم تقویت می شوند. اگر عقاید خود را مورد دقت و بررسی دقیق قرار دهيم متوجه می شویم که بسیاری از عقایدی راکه بطور ناآگاهانه پذیرفته ایم پایه و اساسی به جز تصورات و پیش فرض های غلط نداشته اند.

اگر با ماشین تحریر و یا کامپیوتر آشنایی دارید، مثال جالبی برایتان دارم. در روی ماشین تحریر و هم چنین کامپیوتر، حروف الفبا به ترتیب خاصی پهلوی یک دیگر چیده شده اند که با ترتیب معمولی حروف الفبا یکی نیست و این ترتیب در ۹۹ درصد از ماشین های تحریر یکی است و به صورت استاندارد بین المللی درآمده است. این ترتیب حروف و ارقام کورتی نامیده می شود. به نظر شما این سیستم به چه علت در دنیا پذیرفته شده است آیا علتش این نیست که این ترتیب بهترین و راحت ترین ترتیب قرار گرفتن حروف است و سرعت ماشین نویسی را بالا می برد این سیستم ۱۲۰ سال است که در دنيا مراعات می شود، و کمتر کسی است که آنرا مورد سوال و بررسی دقیق قرار دهد. اما حقیقت آن است که این سیستم بدترین و نامناسب ترین شکل قرار گرفتن حروف است که می توان آن را تصور کرد،سیستم های دیگری به وجود آمده اند که به مراتب راحت تر و سریع تر از سیستم کورتی هستند. در واقع سیستم کورتی برای این منظور طراحی شده است که سرعت ماشین نویسی را کاهش دهد. زیرا در آن زمان ماشین ها به صورت مکانیکی بودند و چنان چه سرعت دست ماشین نویس از حد معینی بیشتر می شد اهرم های ماشین تحریر در هم گیر می کردند. شما اعتقادات فراوانی در مورد مشکلات روزمره زندگی دارید، اینکه چه کسی هستید و چه قابلیت هایی دارید، دیگران باید چگونه رفتار کنند، یا این که فرزندان شما دارای چه توانایی هایی هستند و هرگز این باورها را مورد سؤال و دقت قرار نداده آید. چه بسا اعتقاداتی دارید که موجب تضعیف شماست و شما از آن ها بی خبرید.هر مطلبی را که مورد سؤال و بررسی قرار دهید سرانجام در شما تردید ایجاد می شود. از جمله، مواردی که نسبت به آن ها اطمینان قطعی دارید و کم ترین شکی در مورد آن ها به خود راه نمی دهید. متاسفانه در سازمان سیا،و سایر سازمان های ضد جاسوسی، از این شیوه برای شستشوی مغزی انسان استفاده می کنند. یعنی ابتدا اعتقادات فرد را زیر سؤال می برند و مورد بررسی و موشکافی قرار می دهند و پس از این که ایمان او متزلزل شد، عقاید تازه ای را در ذهن او وارد می سازند. مامورین این سازمان ها بسیار در کار خود خبره هستند. من بر حسب اتفاق شاهد کار آن ها بوده و از اینکه با سرعت چیزهایی را که افراد یک عمر باور داشته اند تغيیر می دهند تعجب کرده ام. من شیوه کار آن ها را یاد گرفتم و توانستم با استفاده از این تکنیک عقاید محدودکننده و باز دارنده را از صفحه ذهن خود پاک و باورهای نیر و بخش و امیدوار کننده ای را جایگزین آن ها سازم.

آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟ مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

باورهای ما از لحاظ قطعیت عاطفی و شدت و ضعف یک سان نیستند و لازم است که میزان نیرومندی این باورها را بشناسیم. من باورها را به سه دسته تقسیم کرده ام : نظرات، عقاید و ایمان ها. اما نظر، چيزی است که نسبت به آن احساس اطمینان نسبی می کنیم ولی این اطمینان جنبه موقت دارد و ممکن است به سهولت تغییر کند. یعنی پایه های مرجع این نوع باور، سست و لرزان و بیشتر مبتنی بر احساسات است. مثلا ممکن است بعضی ها در انتخابات ریاست جمهوری، صرفا به خاطر این که لحن صدای کسی خوب است به او راى دهند ولی بعد که عملکرد او را دیدند نظرشان عوض شود. نظرات به سهولت پذیرفته می شوند و پایه های آن ها را معمولا احساسات لحظه ای تشکیل می دهد. برعکس عقیده پایه های بسیار محكم تری دارد و ما از نظر عاطفی بسیار به آن پایه ها اهمیت می دهیم. این پایه ها موجب می شوند که نسبت به آن عقیده اطمینان مطلق داشته باشیم، و چنان که گفته شد، این پایه ها اقسام مختلف دارند، که ممکن است از طریق تجربه های شخصی، اشخاص و منابع دیگر و حتى تصورات روشن و قوی خودمان به دست آیند.کسانی که به عقیده ای معتقدند معمولا چنان نسبت به آن اطمینان دارند که درهای ذهن خود را به روی هر عقیده مخالف می بندند، اما اگر با آن ها روابط صمیمانه ای برقرار کنید، ممکن است این الگو را به هم بزنید و در نتيجه حاضر شوند پایه های اعتقادی خود را زیر سوال ببرند و به عقايد تازه توجه کنند. اما ایمان، فراتر از عقیده است و همراه با عواطف و احساسات گسترده و بسیار قوی است. کسی که به نظریه ای ایمان دارد، نه تنها به آن يقین و اطمینان دارد، بلکه چنانچه بخواهیم آن نظریه را مورد سوال قرار دهيم عصبانی می شود.شخص با ایمان حاضر نیست حتی برای یک لحظه، پایه های ایمانی خود را مورد تردید قرار دهد و معمولا نسبت به عقاید تازه مقاومت می کند و حتی آزرده می شود و می رنجد. در طول تاریخ بسیاری از کسان به خاطر ایمان خود دست به خودکشی زده و یا نزدیکان خود را مثلا در پای بت ها قربانی کرده اند. حتی اقوامی به خاطر اینکه دوگونه تصور از یک خدای واحد داشته اند سال ها به جنگ و جدال و قتل نفس پرداخته اند.

البته حالات شدید ایمانی معمولا با تعصب همراه است. مثلا کسی که با آزمایش های هسته ای در زیر زمین مخالف است برای خود صاحب عقیده است. اما اگر دست به عمل بزند، ، عملی که شاید از نظر سایر افراد اجتماع پسندیده نیست و یا اینکه در مقام اعتراض دست به تظاهرات خیابانی بزند صاحب ایمان است. یا کسی که مدافع آموزش و پرورش عمومی است دارای عقیده است، اما اگر داوطلبانه در نهضت های سواد آموزی خدمت کند دارای ایمان است. تفاوت عقیده و ایمان در این است که فرد مومن چنان شور و اشتياقی نسبت به باورهای خود دارد که از دست زدن به عمل نمی هراسد، حتی اگر عمل او مورد قبول جامعه نباشد و یا اینکه دیگران عمل او را مورد تمسخر قرار دهند.

شاید بزرگترین تفاوت عقیده و ایمان در این باشد که ایمان در اثر وقایع عاطفی مهم ایجاد می شود و همراه با این فکر است که اگر به این موضوع ایمان نداشته باشم رنج عظیمی در آنچه را که در طول سال ها رشته ام، پنبه خواهد شد و در نتیجه بقای فرد منوط به داشتن آن عقیده می شود. داشتن تعصب می تواند خطرناک باشد، زیرا هر وقت که می خواهیم احتمال بدهیم که شاید اعتقادات ما اشتباه است، در دام تعصب می افتیم و لذا همین طرز فکر ممکن است برای ما شکست های دراز مدتی را در پی داشته باشد.گاهی نفع ما در این است که به بعضی چیزها عقیده داشته باشیم و نه ایمان.

از سوی دیگر، ایمان از آن جا که شور و اشتیاق و حرکت ایجاد می کند می تواند بسیار مفید و نیروبخش باشد. رسیدن به هدف های بزرگ، نیاز به تلاش و پشتکار و اشتیاق فراوان دارد و معمولا بدون داشتن ایمان میسر نیست. اغلب اوقات برای اینکه بر زندگی خود، و یا جنبه هایی از آن مسلط شویم، بهترین راه آن است که عقیده خود را به ایمان مبدل سازیم. به خاطر داشته باشید که ایمان، شما را به عمل وا می دارد و به سوى هدف پیش می برد و سبب می شود که هر مانعی را از پیش پای خود بردارید. عقیده نیز ممکن است چنین خاصیتی داشته باشد، اما جنبه هایی از زندگی ما هست که به قدرت ایمان نیاز دارد. فرضا اگر ایمان داشته باشید که وزن شما نباید از حد معینی تجاوز کند، این باور باعث می شود که مدام به فکر سلامت خود باشید و در نتیجه از زندگی خود لذت ببرید و دچار سکته قلبی نشوید. اگر ایمان داشته باشید که فرد هوشمندی هستید و همیشه می توانید راههایی برای هر کاری پیدا کنید، این باور موجب می شود که در موقع بروز مشکلات، از فکر خود استفاده کنید،ایجاد ایمان دارای چند مرحله است: ۱. ابتدا باید صاحب عقیده ای باشید. ۲.عقیده خود را با پایه های نیر ومند تری تقویت کنید. مثلا اگر تصمیم دارید رژیم گوشت خواری را ترک کنید، برای تقویت تصمیم خود با افراد خام خوار یا گیاه خوار صحبت کنید. ببینید آن ها چه دلایلی برای انتخاب روش گیاه خواری داشته اند، و از نظر سلامتی و سایر جنبه های زندگی خود به چه نتیجه ای رسیده اند. به علاوه درباره اثرات زیان بار مصرف پروتیین مطالعه کنید. هر چه این پایه ها بیشتر باشند و در احساسات درونی و عواطف شما موثرتر واقع شوند، اعتقاد شما قوی تر می شود. ۳. آنگاه یک عامل محرک پیدا کنید و یا اینکه آنرا از خود بسازید. سوالی را با عقیده مورد نظر همراه سازید. مثلا اگر این کار را نکنم چه عواقبی در پی خواهد داشت سوالی مطرح کنید که برای شما فشار عاطفی به همراه داشته باشد. فرضا می خواهید ایمانی در خود به وجود آورید که هرگز به سوی مواد مخدر نروید. برای این کار عواقب دردناک اعتیاد را به صورت واقعی در نظر مجسم سازید. فیلم های مربوط به معتادان را نگاه کنید و چه بهتر که به یکی از مراکز باز پروری سر بزنید و به صورت دست اول اثرات ویرانگر مواد مخدر را به چشم ببینید. اگر قصد دارید کشیدن سیگار را ترک کنید، سری به بخش مراقبت های ویژه یکی از بیمارستان ها بزنید و اشخاصی را که زیر چادر اکسیژن خوابیده اند ببینید، یا اینکه عکس های ریه فرد معتادی را که ریه اش بر اثر مصرف سیگار سیاه شده است نگاه کنید.۴. آخرین مرحله این است که دست به عمل بزنید. هر قدمی که بر می دارید باعث بیشتر شدن شوق و تعهد و بالارفتن قدرت عواطف و تقویت ایمان شما می شود.

یکی از مشکلات مربوط به ایمان آن است که غالبا پایه ایمان این است که دیگران هم با شما هم عقیده اند. بسیاری از اوقات، مردم به چیزی معتقد می شوند، تنها به این دلیل که هر کس دیگر هم به آن معتقد است. این پایه ها را در روانشناسی دليل اجتماعی می نامند. اما دلیل اجتماعی همیشه صحیح نیست. وقتی افراد در امری سرگردان می شوند و نمی دانند چه کنند، به دیگران نگاه می کنند تا بینند آن ها چگونه عمل می کنند. استفاده از دلایل اجتماعی زندگی ما را محدود می کند و موجب می شود که عینا مانند دیگران زندگی کنیم. یکی از مهم ترين دلایل اجتماعی که در افراد موثر واقع می شود، نظری است که افراد متخصص می دهند. اما آیا متخصصان هیچ وقت اشتباه نمی کنند مثلا در زمینه پزشکی تا کمتر از یک قرن پیش متخصص ترین پزشکان به اثرات در مانی زالو معتقد بودند. در همین زمان، به زنان حامله داروی ضد تهوعی تجویز می شد که بعدها معلوم شد روی جنین ضایعاتی به وجود می آورد. البته دکترها به این دلیل دارو را تجویز می کردند که کارخانه های سازنده یعنی همان متخصصان داروسازی به آن ها اطمینان داده بودند که این بهترین دارو است. نتیجه ای که می گیریم این است که قول متخصصان را هم نباید کورکورانه پذیرفت، و من به شما می گویم که قول هیچکس را کورکورانه نپذیرید، حتی همين مطالبی را که من به شما می گویم، هر مطلبی را با شرایط زندگی خود تطبیق دهید و ببینید صحیح به نظر می رسد يا خير.

گاهی اوقات به حواس خود نیز نمی توان اطمینان داشت. در زمان کوپرنیک، دانشمند و ستاره شناس لهستانی، همه میدانستندکه خورشید به دور زمین می گردد. زیرا هر کسی می توانست از خانه خود خارج شود و به آسمان اشاره کند و بگوید ببینید، خورشید در آسمان جابجا می شود. واضح است که زمین مرکز عالم است.اما در سال ۱۵۴۳ کو پرنیک اولين طرح صحیح منظومه شمسی ما را عنوان کرد. او نیز مانند بقيه نوابغ عالم این شهامت را داشت که با دانش و عقل متخصصان زمان به جدل برخیزد و سرانجام نظریه خود را، هر چند بعد از مرگش، به کرسی بنشاند.


نویسنده .آنتونی رابینز

منبع،از مجموعه به سوی کامیابی


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  گردشگری ارم بلاگ   |   فروش تجهیزات ویپ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


آلینز، تجربه لذت‌بخش خرید از سراسر دنیا! آلینز، تجربه لذت‌بخش خرید از سراسر دنیا! مشاهده