وبلاگ کسب و کار
» چرا نمی توانیم تمرکز کنیم
چرا نمی توانیم تمرکز کنیم
امروز می‌خواهم درباره تمرکز حرف بزنم. تمرکز از نظر من یکی از مهمترین ابزارهای روانی و سرمایه گران بهایی است که در اختیار ما قرار دارد.
تمرکز یعنی من اینجا هستم، و در این لحظه انرژی روانی ام را صرف کاری می کنم که پیش رویم قرار دارد. اگر نمی‌توانم انرژی روانی را متمرکز کنم، به جای دست و پا زدن باید به علت های احتمالی این عدم تمرکز فکر کرد. من دو دسته عمده دلیل برای این عدم تمرکز پیشنهاد می کنم.
مطلب مرتبط
چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟۱. من نمی توانم متمرکز شوم چون کاری که پیش روی من قرار داده شده کار من نیست.
حوزه ای نیست که باید در آن انرژی روانی صرف کنم. و در واقع آنچه وادار به تمرکز روی آن شده ام دارد انرژی ارزشمند روانی مرا می دزدد.
من در این شرایط از خودم می پرسم،آیا جلو بردن این کار می تواند مرا در آینده به کاری که به توانمندی روانی ام مرتبط است نزدیک کند
مثالش اینکه در حوزه ای درس می خوانید یا دوره می بینید که در مجموع شما را به کار واقعی تان در زندگی نزدیک تر می کند و در مسیر مجبورید با چیزهایی کنار بیایید که دوست ندارید و تمرکز زیادی نمی توانید رویشان داشته باشید.
در این صورت من می گویم این وجوه را با حداقل تمرکز جلو ببرید تا به هدف نزدیک شوید. حالت دیگر این است که این کارها هیچ ربط و نسبتی با انرژی روانی شما ندارند و در این صورت من می گویم که به جای تمرکز، دورشان بیندازید و وقتتان را صرف آن ها نکنید.
۲.وجه دوم عدم تمرکز اما بسیار مهم تر و چالش با آن در ناخودآگاه بسیار دشوارتر است:
من نمی توانم متمرکز شوم چون کاری که پیش رویم است اتفاقا مهم ترین و مرتبط ترین کار به زندگی من است و وجه خودویرانگر می خواهد حواس مرا از جاده پرت کند.
فکر می کنم همه ما جایی در زندگی با این مساله مواجه شده ایم که هیجان کار یا هدفی که با جان و دل برایش شوق داریم ما را به خیال پردازی دعوت می کند و یا شوق در قالب کلمات از وجودمان تراوش می کند و انرژی گران بهای تمرکز، صرف حرف زدن درباره کار شده است.
این دزد تمرکز را می شناسیم، از در بیرونش می کنی از دیوار وارد می شود. در کنه خود پیامی آشنا دارد
تو ارزشش را نداری و موفق نخواهی شد.
برای مقابله با چنین دشمن درونی قدرتمندی باید ابزارهای متنوعی را به کار گرفت
برنامه هایتان را تا حد ممکن با کسی به اشتراک نگذارید، ایده هایتان را نرسیده و خام مطرح نکنید و سریع به بازار نبرید. یک بذر همیشه ارزش کمتری از یک گندم زار دارد. برای خودتان و ایده هایتان مادری کنید. یک مادر بارداری اش را با هدف سقط جنین یا مرگ فرزند آغاز نمی کند.
نیت هایتان را بررسی کنید و از تمرکزتان مثل الماس گران بهایی مراقبت کنید.
و در نهایت، با خودتان مهربان باشید. همه ما در نقطه ای از زندگی پینوکیو بوده ایم و وسوسه شهربازی وجودمان را فرا گرفته است. دزد تمرکز بدش نمی آید که روزها وقت صرف شماتت و خود ویرانگری کنید.
به جاده برگردید و به قدم زدن در مسیری که باید، ادامه بدهید.
نویسنده:دکتر مریم طهماسبی
